
هنگامی که بحث از حفظ ایمنی باتریهای 48 ولتی میشود، سه استاندارد گواهینامه اصلی وجود دارند که حداقل الزامات را تعیین میکنند. استاندارد UL 2271 بررسی میکند که آیا این باتریها قادر به مهار آتشسوزی و حفظ جداسازی الکتریکی مناسب در هنگام استفاده در وسایلی مانند ویلچرها یا اسکوترها هستند یا خیر. این امر با انجام آزمونهایی مانند له شدن، غوطهوری در آب و قرار گرفتن در دمای بسیار بالا یا پایین انجام میشود. استاندارد بعدی UN38.3 است که هر زمان که این باتریها باید به هر نقطهای از جهان حمل شوند، الزامی است. این استاندارد تضمین میکند که باتریها حتی در هنگام پروازهای هواپیما، لرزشهای شدید حملونقل و اتصال کوتاه ناخواسته از بیرون نیز پایداری خود را حفظ کنند. IEC 62133 به طور خاص بر روی دستگاههای قابل حمل تمرکز دارد و نحوه تحمل باتری در برابر شارژ بیش از حد، تخلیه نادرست و چرخههای مکرر گرم و سرد شدن را بررسی میکند. این سه استاندارد مانند یک مثلث ایمنی با هم کار میکنند و به تولیدکنندگان و مصرفکنندگان اطمینان میدهند که محصولات باتری 48 ولتی آنها در سناریوهای مختلف استفاده، الزامات ایمنی ضروری را برآورده میکنند.
| گواهینامه | تمرکز اصلی بر اعتبارسنجی | پارامترهای آزمون |
|---|---|---|
| UL 2271 | خطر آتشسوزی/الکتریکی | خردشدگی، شارژ بیش از حد، گرمایش خودبهخودی |
| UN38.3 | ایمنی حمل و نقل | لرزش، ارتفاع، اتصال کوتاه |
| IEC 62133 | ایمنی استفاده در دستگاههای قابل حمل | چرخهدهی دما، تخلیه اجباری |
این استانداردها بر اساس تحلیلهای ایمنی باتری سال ۲۰۲۳، خطر خرابی در محل را تا ۳۲٪ کاهش میدهند.
در حالی که باتریها آزمونهای گواهینامه خود را در محیطهای آزمایشگاهی تمیز پشت سر میگذارند، آنچه واقعاً اهمیت دارد این است که در شرایط واقعی چگونه با گرما کنار بیایند. طراحی سیستم خنککنندگی برای یک باتری 48 ولت در مورد تداوم توان در شرایط بار کاری متغیر، تفاوت بزرگی ایجاد میکند. چه تولیدکنندگان از مواد تغییر فاز ویژه استفاده کنند و چه از روشهای سنتی خنککنندگی مایع، این انتخابها بر اینکه چه مدت باتری قبل از نیاز به تعویض دوام میآورد، تأثیر میگذارند. مدیریت خوب گرما از موقعیتهای خطرناکی که به عنوان فرار حرارتی شناخته میشوند، جلوگیری میکند و این فرار حرارتی مسئول بیشترین مشکلات باتریهای لیتیومی در حال حاضر است. بر اساس دادههای اخیر گزارش صنعت ذخیرهسازی انرژی 2024، حدود سه چهارم مشکلات ایمنی از همین مشکل ناشی میشود. طراحیهای باتری که شامل نظارت داخلی دما و همچنین نوعی خنککنندگی غیرفعال هستند، معمولاً در طول زمان عملکرد بهتری دارند. این سیستمها دما را حتی در شرایط شارژ سریع مکرر نیز در محدوده ایمن نگه میدارند. مهندسان ساعات بیشماری را صرف اطمینان از این میکنند که استانداردهای نظری با آنچه در کاربردهای واقعی اتفاق میافتد، مطابقت داشته باشند.
وقتی شرکتها عملیات خود را بهصورت عمودی یکپارچه میکنند، کنترل بهتری بر مراحل مهمی مانند دستهبندی سلولها و توسعه سیستمهای مدیریت باتری (BMS) پیدا میکنند. کارخانههایی که از هوش مصنوعی برای تطبیق سلولها با یکدیگر استفاده میکنند، معمولاً حدود ۳ درصد تفاوت در ظرفیت بین سلولهای فردی مشاهده میکنند. این مقدار بسیار پایینتر از آنچه اکثر تولیدکنندگان هنگام برونسپاری این وظایف تجربه میکنند است که اغلب منجر به تفاوتهایی در حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد میشود. ترکیب این دقت با نرمافزارهای خاص BMS که بهطور مداوم سطح ولتاژ و تغییرات دما در هر سلول را نظارت میکنند، باعث کاهش ناهماهنگیهای عملکردی در سطح بسته باتری به میزان تقریبی ۳۷ درصد میشود، مطابق تحقیقات انجامشده توسط موسسه تحقیقات باتری در سال ۲۰۲۳. همچنین سیستمهای کنترل فشار در سطح دسته باتری به کاهش مشکلات سایش و فرسودگی ناشی از انبساط حرارتی کمک میکنند که نقش بزرگی در طول عمر باتری در چرخههای شارژ ایفا میکند.
پروتکلهای جامع اعتبارسنجی که دههها عملکرد را از طریق آزمون شتابدار شبیهسازی میکنند:
دادههای داخلی از تولیدکنندگان پیشرو نشان میدهد که تأسیسات یکپارچه عمودی الگوهای خرابی را چهار برابر زودتر از آزمونگرهای شخص ثالث تشخیص میدهند و این امر منجر به افزایش 95٪ قابلیت اطمینان در محل برای کاربردهای حیاتی مانند سیستمهای پشتیبان مخابراتی میشود.
میزان انعطافپذیری پروتکلها هنگام کارکرد صحیح باتریهای 48 ولتی در سیستمهای OEM تفاوت بزرگی ایجاد میکند. در اینجا، بیشتر روشهای ارتباطی استاندارد صنعتی مورد استفاده قرار میگیرند. CANbus نیازهای قابلیت اطمینان خودرویی را پوشش میدهد، Modbus برای کاربردهای کنترل صنعتی عملکرد خوبی دارد و SMBus مسئولیت ردیابی وضعیت شارژ را بر عهده دارد. این پروتکلهای مختلف اطلاعات مهمی را به صورت دوطرفه بین بستههای باتری و دستگاه متصل به آنها منتقل میکنند. آنها اطلاعاتی مانند سطح ولتاژ، اندازهگیریهای دما و تعداد دفعات شارژ و دشارژ باتری را به اشتراک میگذارند. سپس سیستمها میتوانند فرآیند شارژ خود را بر اساس این اطلاعات تنظیم کنند و از موقعیتهای خطرناکی مانند گریز حرارتی جلوگیری نمایند. هنگامی که سازندگان این پروتکلها را مستقیماً در طراحی باتری لحاظ نمیکنند، مجبور میشوند از راهحلهای گرانقیمت شخص ثالث استفاده کنند تا فقط بتوانند تمام اجزا را با هم ارتباط دهند. بر اساس تحقیقاتی که سال گذشته در مجله الکترونیک قدرت منتشر شده، این امر حدود 40 درصد نقطه خرابی بالقوه بیشتری ایجاد میکند. علاوه بر سازگاری نرمافزاری، ملاحظات مکانیکی نیز وجود دارد. طراحیهای ماژولار به قرارگیری باتریها در فضاهای تنگ در کاربردهای مختلف، از خودروهای برقی تا سیستمهای ذخیرهسازی انرژی برای خانه یا کسبوکار کمک میکنند. ترکیب این دو جنبه زمان یکپارچهسازی را تقریباً 30 درصد کاهش میدهد که اهمیت زیادی دارد، چون هیچکس نمیخواهد باتریاش بیکار بماند در حالی که مهندسان مشغول تنظیم نحوه کارکرد آن با تجهیزات موجود هستند.
هنگام بررسی باتریهای 48 ولتی، افراد اغلب در مقایسه فقط برچسب قیمت گیر میکنند و به این فکر نمیکنند که در واقع در طول زمان چقدر هزینه میکنند. معیار عمق تخلیه (DoD) به ما نشان میدهد که در هر چرخه چقدر از انرژی قابل استفاده داریم، که زمانی که سازندگان از چیزهایی مانند «بیش از 3,000 چرخه در 80٪ DoD» صحبت میکنند، اهمیت زیادی دارد. بیایید این را در عمل بررسی کنیم. یک باتری لیتیومی به قیمت حدود 1,200 دلار که تا 3,000 چرخه دوام میآورد، معادل حدود 40 سنت در هر چرخه هزینه دارد. در مقایسه، یک باتری سرب-اسیدی ارزانتر به قیمت 600 دلار که فقط تا 800 چرخه دوام میآورد، در نهایت به حدود 75 سنت در هر چرخه میرسد. این بدین معناست که هزینههای عملیاتی در طول این چرخهها تقریباً 90 درصد افزایش مییابد. وقتی این تفاوتهای کوچک در طول ده سال در یک ناوگان خودروی برقی به کار گرفته شوند، به دلیل دوام بیشتر باتری لیتیومی بین تعویضها، به مبالغ بسیار بزرگی تبدیل میشوند. علاوه بر این، باید نگهداری را نیز در نظر گرفت. باتریهای لیتیومی حدود 90 درصد کمتر از همتایان سرب-اسیدی نیاز به توجه دارند. و همچنین نباید از دستدهی بازدهی غافل شد. لیتیوم در حین شارژ و دشارژ، بین 15 تا 30 درصد انرژی کمتری نسبت به سایر گزینهها از دست میدهد. تمام این عوامل با هم نشان میدهند که چرا سرمایهگذاری در سیستمهای 48 ولتی لیتیومی از نظر اقتصادی منطقی است، حتی اگر در ابتدا هزینه بیشتری داشته باشند.